آسمون دلدادگی | ||
|
میان شعله های زندگیم گم شدم ای دوست...
ولی دلم برای هوایت همیشه بیکاراست........ نظرات شما عزیزان: داداش ایلیا
ساعت16:33---1 خرداد 1391
سلام
مشعلی ساز از این شعله های بر افروخته و زندگی گم شدهات را از تاریکی برهان که تو در خاموشی تونل سعادت گیر کرده ای و دمی دیگر روشنایی را خواهی یافت . چشمانت را بر هم بنه و آسوده زندگی را ترسیم کن در شعله های ابی برفروخته ی زندگی .. هوای دلت بوی تازگی میدهد و تلاش ... بوی رسیدن میوه های کال مهربانی و خوشبختی . تا سعادت راهی بیش نمانده چشمها را بگشا و نفسی عمیق بکش از نای همنفس بارانی .. ایلیاپاسخ:سلام دل آدمها مثه یه جزیره ی دورافتاده میمونه،اینکه کی برای اولین بار پا به جزیزه میذاره مهم نیس،مهم اون کسیه که هیچ وقت جزیره رو ترک نکنه....موفق باشی یاحق
میدانم که می مانی و از قلبم بیرون نمیروی
پس لااقل باران را بهانه کن ، دارد باران می آید . . . سلام بسیار زیبا بود خوشحال میشم به منم سر بزنی پاسخ:سلام نفست باران....دل من تشنه ی باریدن ابر....دل بی چترمرا میهمان نفسهایت کن... مرسی دوست خوبم وبلاگ جذابی داشتی صادق جان....موفق باشی....یاحق |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |