آسمون دلدادگی | ||
|
می گن شاد بنویس..... نوشته هات درد دارن!!
و من یاد مردی می افتم
که با سنتورش
گوشه ی خیابان شاد میزد
اما چشمهاش خیس بود؟! حکایتیست داستان من... پسورد تمام فایلهام شماره ی توست.... ومن هي شماره ی تورو ميگيرم بدون اینكه صدات رو بشنوم!! اي كاش... فقط... بودی كه وقتي بغض ميكردم بغلم کنی وبگی: گريه كني ميكشمتا! گاهی تو … گاهی یاد تو … گاهی هم غم تو … آخر این “تو” کار م روتموم می کنه ! میایی نءشه میشم... میری خمار!منو به تخته ی دلت ببندو ترکم بده...خسته شدم از اینهمه عذاب.. یاحق
من و تو خیلی کارا به دنیا بدهکاریم…
من و تو هنوز خیلی کار داریم…
پس زود برگرد... من خاطرتت رو میخوام نه خاطره ات رو. یاحق
کاش میشد که نرفت ...... کاش میشد که بمونی . بسازیم خونه ای با گل دل ..... کشور عشق کجاست؟؟؟؟؟ حرف از رفتن و بیزاری نیست ..... پای رفتن لنگ است ..... جای ماندن اینجاست ........ کاش میشد که نرفت و زمان را پوشید و زمین را بویید ..... کاش!!!!!!!! یاحق خدایا…
یاحق |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |