آسمون دلدادگی | ||
|
سرخ پوست پیر به نوه خود گفت
یکی از گرگ ها شیطان به تمام معنا ، عصبانی ، دروغگو ، حریص و پست است گرگ دیگری آرام ، خوشحال ، امیدوار ، فروتن و راستگو .
یاحق
نظرات شما عزیزان: موناجات
ساعت15:54---17 آبان 1391
خدا کنه روزی نیاد که این گرگا دعواشون بشهپاسخ:"آمین"لحظه هات پراز آرامش
ساعت17:18---4 آبان 1391
ببار باران بر کوچه هایی که غم گرفته اند از سکوت سازهای زه بریده ... ببار بر چشمانی که سراغ عشق را از هر پاره ابری میجویند ... ببار بر نگاهی که عاشقی را اسیر زمان و زمین کرده اند ...ببار باران ببار بر سرزمین تشنه مانده از عشق ...ببار برخیابانهای شب ..ببار بر گردش پاهای خسته از پیمودن تنهایی ... ببار باران ببار و از باریدن نمان ...ببار بر همه ی وسعت دلهای مسافر شب ...
پاسخ:سلام بسیار تماشایی و آراسته ای / از رونق ماه آسمان کاسته ای / انگار نه انگار که ما را دیدی /ولی داداشی از روی کدام دنده بر خاسته ای ؟لحظه هات پراز آرامش داداش ایلیا
ساعت16:46---4 آبان 1391
سلام
و ما سرخوشیم از تغذیه ی گرگی که بی پروا درندگی دارد بر آدمیت ما ... وا حسرتا بر این دلخوشی تیره ی ما ... ایلیاپاسخ:سلام میدونی چیه داداشی ؟اسمش تقصیره، ولی مابرای آرام کردنه خودمون ،همه اش میگیم "نه تقدیره" !یاحق |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |